پست همینجوری
رانیا : مامان داشتی فلان چیز رو می خریدی ، یعنی مامان کاشکی فلان کار رو میکردی . به کاشکی ، داشتی میگه محمدحسین : هر وقت که یادش بیفته ازم میپرسه : مامانم باهام دوستی ؟ منم جواب میدم آره قربونت برم چرا دوست نیستم . من عاشقتم تشم : محمدحسین به چشم میگه تشم تلم براش تنگ شده : یعنی دلم برات تنگ شده